مدل استراتژی های رقابتی پورتر
بر اساس مدل مزیت رقابتی(CA: Competetive Advantage) پورتر ، یک استراتژی رقابتی برای ایجاد موقعیت یا حفظ جایگاه خود در یک صنعت، اقدام تهاجمی یا دفاعی از خود نشان می دهد تا بتواند با نیروهای رقابتی(5 نیرو پورتر) به یک تعادل موفق دست یابد. به گفته مایکل پورتر، اساس مزیت رفابتی در صنعت، دارا بودن عملکردی بالاتر نسبت به متوسط آن صنعت است.
2 نوع اصلی استراتژی مزیت رقابتی (CA) عبارتند از:
1. رهبری هزینه (Cost Leadership)
2. تمایز (Differentiation)
این دو استراتژی را می توان در ابعاد گسترده یا در ابعاد محدود به کار گرفت، که در اینجا سومین استراتژی رقابتی مطرح می شود:
3. تمرکز (Focus)
رهبری هزینه (Cost Leadership)
• دستیابی به رهبری هزینه به این معنی است که یک شرکت قصد دارد در صنعت خود به تولیدکننده کم هزینه(Low Cost) تبدیل شود.
• یک رهبر هزینه باید حداقل هایی را در ایجاد امتیاز در محصولات خود داشته باشد، و نمی توان بدون توجه به کیفیت، صرفا به کم هزینه بودن اتکا کرد؛ حتی اگر استراتژی شرکت بر رهبری هزینه متکی باشد.
• اگر بیش از یک شرکت برای دستیابی به رهبری هزینه تلاش کنند، این معمولاً فاجعه بار است!
• اغلب رهبری هزینه، با صرفه ناشی از مقیاس به دست می آید.
تمایز (Differentiation)
• دستیابی به تمایز بدین معناست که یک شرکت می خواهد در صنعت خود به گونه ای منحصر به فرد باشد که مورد استقبال گسترده خریداران قرار می گیرد. این تمایز می تواند در زمینه های مختلفی باشد.
• در اینجا نیز شرکتی که استراتژی تمایز را برگزیده نمی تواند بحث هزینه را نادیده بگیرد. در همه زمینه هایی که بر تمایز آن تأثیر نمی گذارد ، باید هزینه را کاهش دهد. در حوزه تمایز ، هزینه ها باید حداقل کمتر از حق الزحمه ای باشد که از خریداران دریافت می کند.
• زمینه های تمایز عبارتند از: محصول ، توزیع ، فروش ، بازاریابی ، خدمات ، تصویر ذهنی ، برند و غیره.
تمرکز (Focus)
• دستیابی به تمرکز به این معناست که یک شرکت در یک یا چند بخش از بازار، بهترین باشد.
• که به 2 مدل تقسیم می شود: تمرکز بر هزینه / تمرکز بر تمایز.
گیر افتادن در میان (Stuck in the Middle)
• یعنی حالتی که شرکت نخواهد یا نتواند بین استراتژی های مختلف انتخاب کند، و بین آنها بماند. که معمولا باعث افت شرکت ها به زیر متوسط صنعت خود می شود.
• با این وجود ، در صورتی که صنعت به طور کلی بسیار جذاب باشد ، سودهای جذاب برای شرکت هایی که در وسط گیر افتاده اند هنوز قابل دستیابی هستند.
• این وضعیت تجلی عدم توانایی انتخاب است…
• این وضعیت، مخصوصاً برای شرکت هایی که تمرکز در حوزه ای داشته و موفق بوده اند و سپس از تمرکز خود غفلت می کنند، بسیار خطرناک است. آنها باید به دنبال نقاط تمرکز جدید باشند، نه اینکه استراتژی تمرکز خود را تعدیل کنند.
مروری بر کتاب “استراتژی رقابتی”
- در بخش اول ، پورتر تجزیه و تحلیل ساختاری صنایع (با پنج نیرو) ، سه استراتژی رقابتی عمومی (رهبری هزینه کلی ، تمرکز و تمایز) را مورد بحث قرار می دهد و چارچوبی عالی برای تجزیه و تحلیل رقبا ، حرکات رقابتی ، استراتژی نسبت به خریداران و تامین کنندگان ارائه می دهد. ، تجزیه و تحلیل ساختاری در صنایع (گروه های استراتژیک ، نقشه راهبردی ، موانع تحرک) ، و تکامل صنعت (چرخه زندگی ، فرایندهای تکاملی).
- در بخش دوم ، پورتر استراتژی رقابتی را در محیط های مختلف صنعت مورد بحث قرار می دهد . مانند: صنایع پراکنده (بدون رهبر بازار واقعی) ، صنایع نوظهور ، صنایع بالغ ، صنایع رو به زوال و صنایع جهانی.
- در قسمت سوم ، پورتر تصمیمات استراتژیکی را که مشاغل/شرکت ها می توانند بگیرند ، مورد بحث قرار می دهد. مانند: ادغام عمودی (رو به جلو ، عقب ، مشارکت) ، افزایش ظرفیت و ورود به صنایع/مشاغل جدید.
مراجع:
Book: Michael E. Porter – Competitive Strategy
Book: Michael E. Porter – Competitive Advantage