حاکمیت شرکتی چیست؟

حاکمیت شرکتی عبارت است از کلیه سیاست ها ، رویه ها و قوانین هدایت و کنترل یک شرکت ، حاکم بر روابط بین سهامداران آن ، (ذینفعان) ، مدیران و مدیریت ، مطابق قوانین قابل اجرا ، اساسنامه شرکت ، آیین نامه شرکت و سیاست های مرسوم.

حاکمیت شرکتی در وهله اول در ارتباط با مدیریت ارشد می باشد؛ اعمال کنترل و ایجاد توازن برای اطمینان از اینکه مدیران ارشد استراتژی های مطابق با مأموریت شرکت را دنبال می کنند.

این شامل مجموعه ای از فرایندها ، تشریفات ، سیاست ها ، قوانین و موسسات است که بر نحوه هدایت ، اداره یا کنترل شرکت تأثیر می گذارد.

سازمانها باید به حقوق سهامداران احترام بگذارند و به سهامداران در اعمال حقوق خود کمک کنند. اما همچنین سازمانها باید تشخیص دهند که تعهدات قانونی ، قراردادی ، اجتماعی و مبتنی بر بازار نسبت به ذینفعان غیر سهامدار ، از جمله کارکنان ، سرمایه گذاران ، طلبکاران ، تامین کنندگان ، جوامع محلی ، مشتریان و سیاست گذاران دارند.
خدمت و حفظ منافع همه ذینفعان تحت یک وجه مشترک بسیار دشوار است.

به همین دلیل است که ساختار حاکمیت شرکتی یک شرکت با هدف ایجاد زمینه ای نیرومند در نظر گرفته می شود که در آن رفتارها و تصمیمات به حداکثر ثروت برای سهامداران منجر می شود، و در عین حال به منافع تمامی ذینفعان نیز توجه دارد. به عبارت دیگر: حاکمیت شرکتی روابط بین بسیاری از بازیگران درگیر (ذینفعان) و اهدافی شرکت را اداره می کند. بازیگران اصلی سهامداران(مالکان) ، مدیریت و هیئت مدیره هستند. سایر ذینفعان شامل کارکنان ، تأمین کنندگان ، مشتریان ، بانک ها و سایر وام دهندگان ، دولت ، ان جی او ها و به طور کلی تمام جامعه است.

 

 

3 عنصر حاکمیت شرکتی (Trickler، 1994)
  1. تشکیل(Forming): بر شکل گیری ماموریت شرکتی تأثیر می گذارد. بخش مهمی از حاکمیت شرکتی به مسئولیت پذیری ، وظیفه امانتداری و مکانیزم های حسابرسی و کنترل می پردازد. به این معنا ، بازیگران حاکمیت شرکتی باید از کدهای مطلوب همه رای دهندگان پیروی کنند.
  2. عملکرد(Performance): با بررسی پیشنهادات استراتژی ارائه شده توسط مدیریت ارشد یا حتی مشارکت فعال در فرایند تدوین استراتژی ، به بهبود عملکرد شرکت کمک کنید. از دیدگاه اقتصادی ، سیستم حاکمیت شرکتی باید به گونه ای طراحی شود که نتایج را بهینه کند. برخی معتقدند که شرکت باید نه تنها به نفع سهامداران ، بلکه سایر ذینفعان نیز توجه کند.
  3. مطابقت(Conformance): اطمینان و نظارت بر انطباق با ماموریت و استراتژی شرکت.

 

ملاحظات

توجه داشته باشید که اصطلاح “حاکمیت شرکتی” در واقع معانی متعددی دارد :

  • معنای حقوقی ، بسته به کشوری که یک شرکت در آن ساکن یا فعالیت می کند.
  • فرایندهایی که شرکتها بر اساس آن هدایت و کنترل می شوند.
  • تشویق پیروی شرکت ها از دستور العمل ها
  • رشته ای در اقتصاد ، که بسیاری از مسائل ناشی از تفکیک مالکیت و کنترل را مورد مطالعه قرار می دهد.
  • چارچوب قوانین ، روابط ، سیستم ها و فرایندهایی که در داخل آنها شرکت های معتبر امانت داری اعمال می شوند و توسط آنها کنترل می شود.

 

نظام های حاکمیت شرکتی(Corporate Governance Regimes) بین کشورها تفاوت قابل توجهی دارد. در طراحی نظام حاکمیت شرکتی ، 3 موضوع به طور ویژه دخیل هستند: (Trickler، 1994)

1. ساختار هیئت مدیره (دو طبقه – یک طبقه) / Board Structure
2. عضویت در هیئت مدیره (آیا کارکنان نماینده هستند یا خیر) / Board Membership
3. وظایف و مسئولیت های هیئت مدیره / Board Tasks and Responsibilities

 

توجه مدیران به بحث حاکمیت شرکتی در طول دوره های مختلف نوسان داشته و دارد. برای مثال فروپاشی شرکت های بزرگی چون انرون(Enron) و انفجار حباب اینترنت(Internet Bubble) توجه همه را به اهمیت حاکمیت شرکتی جلب کرده و رتبه بندی(Ranking) شرکت ها از حیث حاکمیت شرکتی را مطرح کرد.

اداره امور شرکت به شدت با مفاهیم دیگری مانند شفافیت شرکت ، مسئولیت پذیری شرکت ها و مسئولیت شرکت در ارتباط می باشد.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

زمان مطالعه: 3 دقیقه

tag,
فهرست