روش بازمهندسی فرآیند کسب‌وکار (BPR) توسط همر Hammer و چمپی Champy به عنوان “بازنگری اساسی و بازطراحی ریشه‌ای فرآیندهای سازمانی” به منظور دستیابی پیشرفت قابل ملاحظه در عملکرد کنونی در هزینه، خدمات و سرعت شرح داده شده است.

به جای مدیریت شرکت با تخصص‌های کاربردی (مانند تولید، حسابداری، بازاریابی‌وفروش و غیره) و مشاهده‌ی کاری که هر عملگر انجام می‌دهد، همر و چمپی پیشنهاد می‌کنند که ما باید به فرآیندهای کلی بنگریم. از تهیه‌ی مواد اولیه تا تولید، تا بازاریابی و فروش و توزیع. باید شرکت را برای یک سری از فرآیندها بازسازی کنیم.

تولید ارزش برای مشتری عامل اصلی برای BPR است و فناوری اطلاعات معمولا نقش توانمدساز مهمی ایفا می‌کند. با: بازاریابی ارتباطی مقایسه کنید.

مایکل همر و جیمز چمپی

مدافعان اصلی بازمهندسی مایکل همر و جیمز چمپی بودند. در مجموعه کتاب‌هایی شامل بازمهندسی و شرکت، مدیریت بازمهندسی، و بحث روز، آنان استدلال می‌کنند که زمان زیادی با پاسکاری کارها بین دپارتمان‌ها تلف شده است. آنان مدعی‌اند این‌که تیمی برای انجام کارها در فرآیند منصوب کنیم، بسیار کادآمدتر است.

یک رویکرد پنج‌گام برای بازمهندسی فرآیند کسب‌وکار

دونپورت Davenport (1992) یک رویکرد پنج مرحله‌ای برای روش بازمهندسی فرآیند کسب‌وکار توصیه می‌کند:

  1. بینش کسب و کاری و اهداف فرآیندی ایجاد کنید: روش BPR برگرفته از یک بینش کسب‌وکاری‌ست که به اهداف فرآیندی خاصی مانند کاهش هزینه، صرفه‌جویی در زمان، کیفیت و بهبود محصول اشاره دارد.
  2. فرآیندهای کسب‌وکار را جهت بازطراحی شناسایی کنید: غالب شرکت‌ها از رویکرد “بیشترین-تاثیر high-impact” استفاده می کنند که بر روی مهمترین فرآیندها یا آنانی که بیشترین تداخل را با بینش کسب‌وکاری دارند تمرکز دارد. تعداد کمتری از شرکت‌ها از “رویکرد جامع exhaustive approach” استفاده می‌کنند که تلاش دارد تمامی فرآیندهای شرکت را شناسایی و مطابق فوریت بازطراحی، اولویت بندی کند.
  3. فهم و سنجش فرآیندهای موجود: جهت دوری از تکرار اشتباهات قدیمی و ایجاد نقطه آغاز برای پیشرفت‌های آینده. با: مدیریت علمی مقایسه کنید
  4. اهرم‌های فناوری اطلاعات (IT) را شناسایی کنید: اطلاع از ظرفیت‌های فناوری اطلاعات می‌تواند و باید بر روی BPR اثر گذارد.
  5. یک نمونه‌ی اولیه از فرآیند جدید طراحی و ایجاد کنید: طراحی اصلی نباید در انتهای فرآیند BPR مشاهده شود. بلکه باید به عنوان یک طرح اولیه، همراه با تکرارهای پی‌درپی قابل مشاهده باشد. تشبیه نمونه‌ی اولیه، دیدگاه بازمهندسی فرآیند کسب‌وکار را با بدست آمدن سریع نتایج و دخیل کردن و رضایت مشتری انطباق می‌دهد.

در گام ششم به عنوان یک گام اضافی روش BPR، برخی اوقات درمی‌یابید که: ساختار سازمانی و مدل مالکیتی را در جهت فرآیند اولیه‌ی تازه طراحی‌شده تطابق دهید.

شرایط کلی تاثیرگذار بر اینکه آیا BPR پیشنهاد می‌شود یا خیر

گرچه دشوار است که در مورد این مسئله حکم کلی داده شود، برخی از شاخص‌هایی که باید در نظر گرفته شوند:

  • آیا این رقابت به وضوح شرکت را بازنمایی می‌کند؟ با مدیریت بازگشت مقایسه کنید
  • آیا در شرکت تعارضات بسیاری موجود است؟
  • آیا تعدد بیش از حدی از جلسات در  شرکت وجود دارد؟
  • استفاده ی اضافی از ارتباطات غیرساختارمند؟ (یادداشت‌ها، ایمیل و غیره)
  • آیا ممکن است که یک دیدگاه پیوسته‌تر از پیشرفت تدریجی افزایشی مدنظر قرار گیرد؟ (کایزن را مشاهده کنید)
منتقدان دیدگاه BPR

بازمهندسی یک شهرت بد یافته است زیرا چنین پروژه‌هایی اغلب به یک کم‌کاری عظیمی انجامیده‌است. بر خلاف هیاهویی که معرفی بازمهندسی فرآیند کسب‌وکار را دربرگرفته‌بود، بعضا به خاطر این واقعیت که نویسندگان بازمهندسی شرکت بنا به گزارشات، تعداد بسیاری از نسخه‌ها را خریداری کرده‌بودند تا به صدر فهرست پرفروش‌ها برسند در حالی که این روش کاملا درحد انتظارات ظاهر نشد. دلایل اصلی به نظر میرسد که به این شرح باشند:

  • BPR فرض می‌گیرد که عاملی که عملکرد شرکت را محدود می کند ناکارآمدی فرآیندهایش است. این ممکن است درست باشد و ممکن است نباشد. همچنین BPR هیچ راهی برای اعتبار بخشیدن به این فرض ندارد.
  • BPR فرض می‌کند که برای شروع کردن فرآیند بهبود عملکرد به یک لوح سفید نیاز است یعنی کاملا بدون توجه به وضعیت فعلی.
  • BPR یک راه کارآمد برای متمرکز کردن تلاش‌ها جهت بهبود محدودیت‌های سازمان مهیا نمی‌کند. (همانطور که در تئوری محدودیت‌ها بوسیله ی گلدرت Goldratt انجام شده‌است).
  • برخی یا حتی اغلب اوقات یک تغییر تدریجی افزایشی (مانند کایزن) ممکن است رویکرد بهتری باشد.
  • BPR از لحاظ فرهنگی مبتنی بر شیوه ی نگرش امریکایی‌ست. (ابعاد فرهنگی را مشاهده کنید)
مقایسه ی BPR با کایزن

در مقایسه‌ی کایزن با روش BPR روشن است که جهان‌بینی کایزن بیشتر منطبق بر مردم، راحت تر در بکارگیری، ولی نیازمند نظم بلند مدت است و تنها سرعت تغییرات کمی را ایجاد می‌کند. از طرف دیگر دیدگاه بازمهندسی فرآیند کسب‌وکار سخت‌تر، و مبتنی بر تکنولوژی است، تغییرات شدید ایجاد می‌کند ولی تغییر قابل توجهی در مهارت‌های مدیریتی را طلب می‌کند.

کتاب:

Hammer and Champy – Reengineering the Corporation

Davenport – Process Innovation

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست