مقدمه و تاریخچه

طی 200 سال گذشته، تأثیر شرکت های تجاری بر جامعه ما به سرعت و به طرز چشمگیری افزایش یافته است. جای تعجب نیست که اهداف مد نظر این شرکت ها، توسط بسیاری از افراد با زمینه های مختلف مطرح شده و مورد بحث قرار گرفته، از جمله:

  • دانشگاهیان در زمینه های اقتصاد، حقوق، علوم سیاسی و جامعه شناسی
  • دانشمندان اخلاق حرفه ای و دانشمندان فلسفه
  • احزاب سیاسی، اتحادیه های کارگری، گروه های مردم نهاد، حامیان محیط زیست
  • رسانه ها و عموم مردم

 

در کشورهایی که اقتصاد باز(بازار آزاد) دارند به طور کلی توافق شده است که شرکت ها باید سودآوری اقتصادی را دنبال کنند. با این حال بسیاری از مردم متفق القول اند که سازمان ها باید به مسئولیت های اجتماعی خود تن دهند. سودآوری و مسئولیت پذیری میتوانند و باید در دنیایی ایده آل در کنار هم کار کنند، با این حال روشن است که آنها حداقل تا حدی در مقابل یکدیگر قرار دارند.

 

از طرف دیگر، کسب و کارها نیز برای زنده ماندن باید سود کسب کنند. به طور مشخص، شرکت ها باید بازده بالاتری نسبت به سودهای بانکی تضمینی و بدون ریسک ارائه دهند. سودهایی که به دست می آید اعتماد سرمایه گذاران را افزایش می دهد و معمولاً خود را به صورت قیمت سهام بالاتر نشان می دهد. با این روند تحقق اهداف توسط شرکت آسان می شود. سود تنها هدف نیست، بلکه منبع رقابت مالی سالم شرکت ها نیز می باشد.

از طرف دیگر، شرکت ها شبکه ای از گروه ها و افرادی هستند که به دنبال رسیدن به یک هدف مشترک با هم کار می کنند و صرفا به عنوان یک”ماشین پول درآور” نیستند. امروزه کارکنان بخش عمده ای از ارزش هر شرکت را نمایندگی میکنند(سرمایه انسانی-فکری). همانطور که برای ایجاد انگیزه در افراد داخل سازمان، برای سخت کار کردن در جهت منافع شرکت، باید با آنها سطحی از اعتماد ایجاد شود، به همین ترتیب مهم است که اعتماد بین سازمان و محیط خارجی آن (مشتریان، تأمین کنندگان، دولت و گروه های ذینفع) ایجاد شود. چنین اعتمادی تنها از طریق دریافت احساس امنیت نسبت به منافع برای همه ی ذینفعان (اعم از حقیقی و حقوقی) ایجاد می شود.

دیاگرام ذی نفعان 

 

دیدگاه ارزش ذینفعان

دیدگاه ارزش ذینفعان بر مسئولیت سازمان در برابر سودآوری تأکید دارد و سازمان ها را در درجه اول به عنوان ائتلافی می بیند که باید به همه طرف های ذینفع خدمت کنند.

 

طرفداران دیدگاه “ارزش ذینفعان”  معتقدند که موفقیت یک سازمان باید با میزان رضایت مندی همه ی ذینفعان سنجیده شود. و آنها مدیریت ذینفعان را به عنوان هدف وهمچنین وسیله ای برای رسیدن به اهداف دیگر می دانند. آنها معتقدند مسئولیت اجتماعی امری مهم در سازمان است. همچنین آنها ادعا می کنند، سازمانهایی که منافع مشترک و همزیستی اقتصادی دارند به بهترین وجه به جامعه خدمت می کنند.

 

یک شرکت فقط وسیله سهامداران(Shareholder) خود نیست، بلکه ائتلافی است بین تامین کنندگان منابع گوناگون، با هدف افزایش ثروت مشترک آنها. طرفداران این دیدگاه، ادعای اخلاقی: “سهامداران(Shareholder)، ذینفعان بالاتری نسبت به ذینفعان دیگر در سازمان هستند.” را نمی پذیرند.

سهامداران در مقابل ذینفعان

 

 

به رسمیت شناختن مطالبات اخلاقی ذینفعان(Stakeholder)، ارزش های دیگری غیر از ارزش مالی را در محدوده ی آنچه باید توسط سازمان دنبال شود، معرفی می کند. مدیریت ذینفعان(Stakeholder) صرفاً ابزاری برای ایجاد ارزش سهامدار نیست؛ بلکه مجموعه ای از هنجارها است. با برخورداری از کارکنانی با انگیزه بالا و ایجاد اعتماد بالا با همه ی طرفهای درگیر با سازمان، پیگیری منافع مشترک همه ذینفعان(Stakeholder) نه تنها منصفانه تر است، بلکه سلامت جامعه را نیز به حداکثر می رساند.

 

 

دیاگرام ذینفعان

دیاگرام دسته بندی ذینفعان و ارتباطات بین آنها (در یک هدف مشترک یا یک سازمان)

 

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

زمان مطالعه: 3 دقیقه

tag,
فهرست